loading...
www.LOVE-16.rozblog.com
مصطفی جلالی بازدید : 23 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
ترس من خاموش شدن چراغمه ♥♥♥♥ چراغم دلم منه ک من دادمش ب عزیز دلم ♥♥♥♥ میترسم ی روزی برسه بگه این اخر عشقمونه ♥♥♥♥ ای خدا این لحظه رو بمن نشون نده طاقت تحملشو ندارم
مصطفی جلالی بازدید : 5 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
ای خدای مهربون،دلم گرفته با تو شعرام همگی رنگ بهاره با تو هیچ چیزی دلم کم نمیاره وقتی نیستی همه‌چی تیره و تاره کاش ببخشی تو خطاهامو دوباره ای خدای مهربون دلم گرفته از این ابر نیمه‌جون دلم گرفته از زمین و آسمون دلم گرفته آخه اشکامو ببین دلم گرفته تو خطاهامو نبین دلم گرفته تو ببخش، فقط همین، دلم گرفته توی لحظه‌های من شیرین‌ترینی واسه عشق و عاشقی تو بهترینی کاش همیشه محرم دل تو باشم تو بزرگی اولین و آخرینی
مصطفی جلالی بازدید : 43 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
داستان ارسالی یکی از دوستان(مربوط به پست خاطره های عاشق شدن شما) پسر عموم خيلي خوشگل بود خيلي هم خوش سر و زبون هميشه كاراشو دنبال مي كردم اونم ميديد من توجه ميكنم بيشتر خودشو لوس ميكرد .از 10 سالگي دوسش داشتم ولي هيچ وقت به زبون نياوردم اونم مغرور بود هيچي نميگفت فقط ميدونستم هميشه مراقب و نگرانمه.اگه به كسي از فاميل روي خوش نشون ميدادم اون ماهها با من قهر بود و با من حرف نميزد.خيلي حسود بود.منم وقتي فهميدم ملاحظه شو ميكردم. قبل از اينكه بره خدمت به من گفت فقط بگم آره يا نه منم هيچي نگفتم اونم ديگه نيومد خونمون تا يه سال. تولد سال بعدش با بدبختي زنگ زدم پادگان و بهش تبريك گفتم اين شكست غرور من باعث شد عشقمون حفظ بشه از اون به بعد باهم بهتر شديم يه روز افتادم پام شكست تو اون چند ماه اون از بس غصه خورده بود كه هر كي ميديدش ميگفت هميشه بغض داره از طرفي هم نميتونست زياد بياد خونمون داداشم شك كرده بود ولي دوبار اومد پيشم به اندازه چند ماه خوب شدنم جلو افتاد چون به اون قول دادم كه دفعه بعد خودم درو براش باز كنم اين اتفاقم افتاد و خيلي زود خوب شدم كه حتي دكترمم تعجب كرده بود و خيلي خوشحال بود سال دوم دانشگاه بودم يه بار اومد خواستگاري ولي مامانم قبول نميكرد و ازدواج فاميلي رو هم دوست نداشت سال بعد بازم اومد ولي ديگه بيخيال نشد از بس غصه خورده بود خيلي لاغر شده بود منم از اون بدتر از ظاهر ما همه ميفهميدن كه چه خبره كه آخرش دل مامانم به رحم اومد ولي با اكراه قبول كرد رفتيم آزمايش بديم آزمايشامون بهم نخورد بعد از 12 سال سختي اين بدترين اتفاق عمرم بود .خواستيم بيخيال شيم ولي داشتيم از دست ميرفتيم آخرش تصميم گرفتيم كه بچه نياوردن خيلي بهتره از افسردگي و ازدواج نكردنه .الان دو سالي هست ازدواج كرديم ولي فقط خونواده من ميدونن كه ما بچه دار نميشيم.زندگيمون عاليه پر از عشق كودكانه و قشنگ شوهرم بي نظيره و هر روزمون بهتر از روز قبل بوده خداروشكر. اگه يه عشق پاك پيدا كرديد هر غرامتي شده بديد ولي از دستشم نديد.الان ما خوشبخت ترين آدماي دنياييم... :: موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه عاشقانه :: برچسب‌ها: خاطره های عاشق شدن شما, داستان
مصطفی جلالی بازدید : 0 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
خوابای رنگی بیبینی خواب دلتنگی نبینی شبت به خیر ای مهربون خوب بخوابی عزیز جون ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ WwW.Atrebaroon.Blogfa.Com ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ ■■ خوابی؟دلم می خواد آروم خوابیده باشی، بی ترس، بی دلهره، بی دلتنگی دلم می خواد وقتی خوابی اونجا باشم، دم در وایسم، سرمو بچسبونم به چارچوب، نگات کنم خوب بخوابی گلم خوابای رنگی ببینی

دلی

مصطفی جلالی بازدید : 3 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺩﯼ . . . ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻪ ﺩﺯﺩﯾﺪﯼ . . . ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ ﮐﻪ ﭘﮋﻣﺮﺩﯼ . . . ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ . . . ﺻﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮕﺮﻓﺘﯽ . . . ﻧﺎﻥ ﻭ ﻧﻤﮑﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺭﺩﯼ . . . ﺣﺘﯽ ﻧﻤﮑﺪﺍﻧﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﯽ .. . ﻫﻤﻪ . . .ﺣﻼﻟﺖ ﺑﺎﺷﺪ ! ﺟﺰ " ﻟﺮﺯ ﺩﻟﻢ ﺩﺭﺍﻭﻟﯿﻦ ﻧﮕﺎﻩ "! ﺣﺮﺍﻣﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺩﯼ ﻭ ﺭﻓﺘﯽ...!

کاش

مصطفی جلالی بازدید : 1 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
خواستم همسفر قلبم باشی نه یک رهگذر بی وفا پیش خود می گفتم تویی نیمه گمشده من اما بعد فهمیدم که هم تو را گم کرده ام هم نیمه ی دیگر خودم را خواستم زندگی ام را بهاری کنی بهار نیامد و همیشه زندگی ام رنگ خزان گرفت بظاهر قلبت عاشق بود و مهربان اما انگار درونت حال و هوای دگر داشت روزهای با تو بودن گذشت و رفت عشقت را به خاک سپردم و قلبت را فراموش اما هنوز آتش غم رفتنت در دلم نشده خاموش بینمان هر چه بود تمام شد آرزوهایی که با تو داشتم همه نقش بر آب شد این خاطره های با تو بودن بود که در دلم ماندگار شد ماندگار شد و دلم را سوزاند کاش هیچ یادگاری از تو در دلم نمی ماند
مصطفی جلالی بازدید : 62 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
من نامه های عاشقانه دیگران را نمیخواهم که بخوانم تو چه حرفی بامن داری؟ از خودت بگو از دلی که رنجاندی اما بیخیالشی از معشوقی که نمیخواهی بدانی حال و روزش چگونه اس خاطره ها و حرفای زیبای عاشقانه ات با او چه میکند!! درد دارد وقتی من عاشقانه هایم را مینویسم دیگران یاد عشقشان می افتند اما تو بی خیالی همه‌ی حرفهای توی دلم فقط اینها كه با تو گفتم نیست دلگیرم خسته ام دست خودم نیست کمی دلتنگ فردایم فردایی که شایـد.. شاید تو بیایی امـــــا... من نباشم ...

...

مصطفی جلالی بازدید : 6 یکشنبه 05 مرداد 1393 نظرات (0)
+ شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت14:15 منو عشقمممم| نظر | پسرک تنها و غمگین با چشمانی پرازستاره های اشک به صورتم خیره می شود بدون هیچ مقدمه ملتمسانه می گوید من بدون عشق می میمیرم بدون عشق زندگی برایم ممکن نیست یعنی دوباره عاشق می شوم ؟‎ ضربه ای به روحم می خورد تمام دردهای این سالها را یکباره برقلبم احساس می کنم ناگهان به گذشته پرتاب می شوم تمام یادو خاطرات عاشقانه ام یکباره ظاهرمی شوند نمیتوانم غمی که به قلبم چنگ میزند ومرا به مرز دیوانگی میکشاند را ازچهره ام دورکنم فقط با لبخند تلخی غمم را می پوشانم دستانش رامیگیرم ‎به چشمانش نگاه میکنم و با قاطعیت تمام می گویم : به امروز من خوب نگاه کن ‎ توگذشته منی و من آینده توام ‎ ببین که بدون عشق زنده ام ،زندگی بدون عشق هم جریان دارد ‎ توام روزی به امروزمن خواهی رسید سخت، بی احساس و بی هیچ عشقی‎ وچشمانم را ازپسرک می دزدم ‎ ودردلم می گویم ازامروز روزی هزاربار خاطراتش را مرور خواهی کرد روزی هزاربارخواهی مرد ‎ دلم برایش می سوزد کاش راهی برای نجاتش بود‎ کاش.... + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت14:14 منو عشقمممم| نظر | کوتاه می نویسم ‎ تو بلند بخوان‎ به بلندای تمام احساسم ‎ دوستت دارم ‎ بوی خوش عشق می دهی طعم خوش زندگی مرا ببوس که من تشنه بوسه باران توام تو پیامبرعشقی ‎ ومن ایمان می آورم به این عشق‎ هرروز‎ هرساعت ‎ هرلحظه ‎ سربه سجده مینهم درمهراب آغوشت ‎ من مومن به عشق توام ‎ + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت14:10 منو عشقمممم| نظر | قاب عکس من ، خنده زیبای عشقم را سالهاست در آغوشت در تمام وجودت نگه داشته ای جنست از چوب و شیشه است اما آن زمان که صورت زیبایش را از پشت شیشه ات میبینم اتش برجانم میزنی . شبها که دلتنگی دیوانه ام میکنم باز همین تو همین چوب و شیشه را در آغوش میکشم اتش قلبم را با سردی وجودت کمی سرد میکنم برسینه میفشارمت تا فشار قلبم تسکین یابد ومثل هرشب با اشکهایم تمام شیشه ات را میشویم او لبخند میزند ومن از دوریش دیوانه میشوم با تمام عشقم لبهای خندانش را که پشت شیشه ات به تماشا گذاشته هزاران بار میبوسم ای قاب عکس زیبا تو با ارزشترین دارایی منی‎‎ مدتهاست عاشق توام در عشق رویایی تو میسوزم فشارسنگین احساسم تمام قلبم را می فشارد دلم تنگ تنگ تنگ توست ازچشمانم مدام وبی دلیل اشک سرازیراست دستانم یخ زده اند دلشوره دارم منتظرم گویی گمشده ای دارم که باید پیدایش کنم بدون او آرام و قرارندارم همه می گویند درمانی ندارم جزتو عشق من آمده ام تا مداوا کنی این درد بی درمان را ای مرهم تمام دردهای من هربامداد با طلوع دوباره خورشید چشمانم را به روی زمین بازمیکنم بی تو با یادتو درانتظارطلوع چشمانت به آینده چشم می دوزم خورشیدمن طلوعت آغاز خوشبختی است طلوع کن این عکسهای لعنتی پوشیده شده اند ازیادتو لحظه لحظه خاطراتت را زنده میکنند این عکسهای لعنتی پرشده اند ازچشمانت، نگاهت وبازاین احساس لعنتی چشمانت ،چشمانم را ازاشک پرمیکند وباهرنگاه دلم برای عطرتنت تنگ ترمی شود دیوانه می شوم عکسهارا در دنج ترین پستوی خانه پنهان میکنم کاش دیگرجایشان را پیدا نکنم کاش دیگرخاطراتت ازذهنم پاک شود کاش دیگربه امید آمدنت هرروزچشم به درندوزم خوب من ،من هنوز منتظرم + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت13:45 منو عشقمممم| نظر | اشکهایم بی دلیل می بارند‎ نه دلتنگی‎ نه عاشقی‎ تنها خاطراتت را مرور کردم‎ سالهاست که گم شده ای نمیدانم چگونه نمیدانم کجا؟ دستانم را رها کردی تویی که همیشه و همه جا در کوچه پس کوچه زندگی درباغ عاشقی درکویر بی کسی رهایم نمیکردی چگونه مرا به دست سکوت و تنهایی سپردی عشق من شنیده ام در خودت غرق شده ای اما من سایه ات را همچنان بر دیوارهای شهرمیبینم میدانم هستی همین دوروبرها هنوز دلواپس منی ، میدانم مرا میبینی دیگرازعشق برایم ننویس سالهاست دفترعشقمان بسته شده است سالهاست که برایم مردی ‎ + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت13:39 منو عشقمممم| نظر | دفترم را پرمیکنم ازخط خطیهای احساس به تاراج رفته ام می نویسم ازتمام دردهایم ازخاموشی احساسی که دیگرهیچ عاشقانه ای به شعله اش نمی کشد ازسردی احساسی که بی صدا مرده اما به امید زندگی دوباره اش اشکهایم را به پایش ریخته ام دل که بسوزد ‎ اشکها می سوزانند و برگونه جاری میشوند‎ دل که بسوزد‎ آه هم می سوزاند از سینه بر میخیزد دل که بسوزد ‎ به آتش میکشد تمام وجود را ‎ دل که بسوزد ...‎ مرهمی میخواهم برای زخمهای بیشمارم‎ چیزی شبیه فراموشی‎ تاشاید درگذرروزگار فراموش کنم ‎ جاهای باقیمانده برجانم‎ جای کدامین ناجوانمردی توست + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت13:37 منو عشقمممم| نظر | ♫♫♫ واسه راه های نرفته واسه کارهای نکرده عمری که رفته و میره و دیگه بر نمی گرده واسه اشکی که نریختی دلی که نمی سوزونی واسه این که پای حرفات دوست نداری که بمونی.. تو ببخش منو ببخش معذرت می خوام ازت تو ببخش منو ببخش معذرت می خوام ازت ♫♫♫ واسه داغ روی قلبم واسه ی دستای سردم هر گناهی که نداشتمو براش توبه نکردم واسه اون همه دروغی که تو گفتی من نگفتم واسه اون که بی دلیل از چشای تو می افتم همه ی بار گناه ِ تو به گردن می گیرم انتقام خودمُ من فقط از من می گیرم تو ببخش منو ببخش معذرت می خوام ازت تو ببخش منو ببخش معذرت می خوام ازت + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت13:25 منو عشقمممم| نظر | ♫♫♫ میخوام دوباره با صدام سکوت شب رو بشکنم میخوام تمومه آدما درد و غصه ی ، من رو بشنون کی مثل ِ من دلش پُره از اون که رفتو برنگشت از اون که آخرش نموند با دلش نخوند دست کشید ازش.. ♫♫♫ دیگه ازت بردیمو نموندی روی حرفت یکی دیگه به جای من نشسته توی قلبت اونقد که راحتی بلند بلند میخندی با اون نمیشونی که میشکنم بی صدا و اروم یه روزی دلت میشکنه که خیلی دیره واسه دوباره دیدنم بهونمو میگیره یه روزی پس میدی تقاص این شبای سردو تقاص قطره قطره اشک این چشای من رو میخوام دوباره با صدام سکوت شب رو بشکنم میخوام تمومه آدما درد و غصه ی ، من رو بشنون کی مثل ِ من دلش پُره از اون که رفتو برنگشت از اون که آخرش نموند با دلش نخوند دست کشید ازش.. ♫♫♫ + شنبه چهارم مرداد 1393 ساعت13:23 منو عشقمممم| نظر | شما داف اینو اون باش من ترجیح میدم پرنسس بابام بمونم + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:38 منو عشقمممم| نظر | خیابون ها متنفرم از خیابونهایی ک فروش مواد مخدر در ان ازاد ولی گفتن دست دیگری در ان جرم است...!!! + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:37 منو عشقمممم| نظر | سلامتی سلامتی کسی ک ازوی ی بار دوست دارمو ب دلم گذاشت اما دروغ نگفت... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:37 منو عشقمممم| نظر | زندگی ن ب دیروز هایی می اندیشم ک بودی، ن ب فرداهایی ک شاید بیایی میخواهم زندگی کنم خواستی باش نخواستی نباش.... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:35 منو عشقمممم| نظر | خاطره بعد رفتنش موهایم را از ته تراشیدم ، خاطره ی دستانش دیوانه ام میکرد.... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:33 منو عشقمممم| نظر | چتر نمیخواهد هوای بارانی، لعنتی تو رامیخواهد میفهمی......!!!!!!! + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:33 منو عشقمممم| نظر | میدونم {یه تیکه از حرفام به عشقم } میدونم دیگه مال من نیستی ولی دلی ک تنگ شده این چیزا حالیش نیست میدونم هیچ وقت بهم نمیرسیم... میدونم هیچ کسو نمیتونم بیشتر از تو دوس داشته باشم... میدونم سالها از دوست داشتنت عذاب میکشم... میدونم شاهد ازدواجت میشمو کاری ازم بر نمیاد... میدونم... ولی تنها ارزوم خوشبختی تویه.... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:32 منو عشقمممم| نظر | ادما اونایی رو که دوست دارن هیچ وقت فراموش نمیکنن فقط ب ندیدنشون عادت میکنن + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:31 منو عشقمممم| نظر | باهم باشیم ؟؟ ن یک سال بلکه یک عمر بگذار اوازه ی رفاقتمان چنان رد شهر ببیچد ک رو سیاه شوند انها ک بر سر جداییمان شرط بسته اند + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:30 منو عشقمممم| نظر | بدترین شکل دلتنگی برای کسی است ک در کنارش باشی ولی بدانی ک هرگز ب او نمیرسی.... اره والله حرف دلمو گفتی + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:30 منو عشقمممم| نظر | عاشق اولین بار ک عاشق میشی دلت رو میشکونه و میره دومین کسی ک میای عاشقش بشی و از تجربه ی عشق قبلی استفاده کنی طرف دلتو بد تر میشکونه و میره بعد دیگه معنی دوستت دارم رو نمیفهمی و اگه ی نفر ک خوبه و دوستت داره دلشو میشکونی اونم میره با یکی دیگه اینجوریه ک دل ادمها میشکنه... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:29 منو عشقمممم| نظر | عشقم دوست دارم فداتشم گلم {{{{{{{{{F}}}}}}}} + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:28 منو عشقمممم| نظر | سلامتی ... ب سلامتی کسی ک کمرم و شکست ولی من هنوز دولا دولا دوسش دارم ب سلامتی اونایی ک هیج وقت نیستن اما ی لحظه هم فراموش نمیشن ب سلامتی 3یار: غم،فندک،سیگار ب سلامتی عشق های قدیمی :با اینکه خاک خوردن تو طاقچه دلمون ولی فراموش نشدن و ب سلامتی خودمون که ن مخاطب بودیم ون خاص، دیگه چ برسه ب مخاطب خاص! + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:27 منو عشقمممم| نظر | اگر روزی مردم ... تابوتم را سیاه کنیدتاهمه بدانند سیاه بخت بودم بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا بجای معشوقم برایم گریه کند چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بوده ام و اخر این که ... دستانم را ببرید تا همه بدانند خواستم اما نتوانستم! downloadSlc6x.jpg + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:26 منو عشقمممم| نظر | خیلی سخته برای هیچ وقت ب ان کسی ک خیلی دوسش داری نخواهی رسید خیلی سخته با اینکه میدانی ب او نمیرسی بازهم سکوت کنی و ارام در دل دلشکسته شوی خیلی سخته بغض گلویت را گرفته باشد اما نتوانی گریه کنی خیلی سخته قلبت پر از درد باشد اما نتوانی خودت را از این درد خالی کنی این رسم زندگیست سرنوشت با من و تو یار نیست ... هیچ کس هوای ما را ندارد زندگی با ما نمیسازد تنها من هستم وتو هستی دو قلب عاشق ولی تنها و شکسته قلب تو را نمیدانم اما قلب من تا ابدمیخواهد ب عشق تو تنها بماند خیلی سخته با اونی ک دوسش داری نتوانی زندگی کنی و بدانی ک هیچ وقت ب او نخواهی رسید خیلی سخته نتوانی دستانش را بگیری و او را در اغوش بفشاری خیلی سخته برای رسیدن ب او ک خیلی دوسش داری انتظار بکشی و اخر سر این انتظار شیرین یک پایان تلخ باشد پایانی ک اغازش حسرت عشق من است تا کی باید در حسرت رسیدن ب تو بشینم ... تا کی باید لحظه ها را بشمارم تا قشنگ ترین لحظه ها با تو فرا رسد... شاید تا فردا یا شاید ... تا اخر دنیا + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:26 منو عشقمممم| نظر | ون روز ک دلمو شکست و تنهام گذاشت پیش خودم گفتم وقتی برگرده منت کشی براش ناز میکنمو میگم دیگه نمیخوامت دلمو شکستی ...چند روز بعدش اومد چیزی تو دستش بود ک پشتش قایم کرده بود پیش خودم گفتم برام کادو خریده! یکم براش ناز کردمو گفتم دلمو شکستی نمیخوامت خندید وگفت : چه خوب بگیر کارت عروسیمه... + جمعه سوم مرداد 1393 ساعت22:25 منو عشقمممم| نظر | طراح : صـ♥ـدفــ میخواهم چیزی بنویسم ... آن بالا از من عنوان مطلب میخواهد ... کمی پائینتر اندازه ی قلم ... دلتنگی نه عنوان میخواهد ، نه اندازه اش را با هیچ قلمی میتوان نوشت ... بگذریم اصلا نمی نویسم ... کاش می توانستم راحت حرف بزنم . . . چیزی بگویم از دلتنگی . . . میان آدم های دلتنگی که در این اتاق مجازی جمع شدند . . . فقط می گویم منم مثل تو دلتنگم غمگینم..!مثل عکسی در اعلامیه ی ترحیم که "لبخندش" دیگران را "میگریاند"...!!! سخت است وقتی میان هق هق شبانه ات نفس کم بیاوری و او به عشق جدیدش بگوید:نفس...!!! نسلی هستیم ،که روزها میخوابیم و شبها بیداریم چون تاریکی شب٬برامون قابل تحمل تر از "تاریکی" روزهامونه...!!! در کتاب گناهان کبیره برای انسان چه گناهی را سراغ دارید که بزرگتر از تکرار تجربه هایش باشد...!!!(حسین پناهی) دلم گرفته از اینجا٬جایی که در آن ،مردان برای ابراز عشق به جای گفتن:"دوستت دارم"،میگویند:"خونه خالی دارم"...!!! چه ساده بودم که فکر میکردم به "دورم" میگردند کسانی که "دورم" میزنند...!!! سرت درد می کند..!اگر قابل بدانی،سرت را روی شانه هایم بگذار ٬من به دنبال درد سر می گردم...!!! اولین بار نیست كه گریه میكنم ؛اما اولین بار است كه گریه آرامم نمی كند...!!! روزگار نبودنت را دیکته می کند… و من مثل همیشه صفر شده ام… هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها حسرت ها را می شمارم و باختن ها وصدای شکستن را ... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم وکدام خواهش را نشنیدم وبه کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگــــــــــــــــم به جنگل سوخته خاطراتم سوگند ، درخت یادت را ، باغبان خواهم بود تا ابد! تو را مرور میکنم تا خاموشی من نشانه ی فراموشیم نباشد . هميشه دور بودن معناي فراموش كردن نيست ، گاهي فرصتي ست براي دلتنگ شدن دیگـر فرصتی بـرای پیامک دادن نیست دست واژه‌ها را می‌گیرم و به دیدنت می‌آیـــم دلتنگیت در هیچ پیامی‌ نمیگنجد آدمی که دلتنگ است… هیچ حرفی حالی اش نیست… آی آدمــــــــــــها برایش فلسفه نبافید دلتنگم مثل ماه که بدون نیمه اش هر شب لاغرتر می شود ! هي.....! روزگار.....! من ترك تحصيل كرده ام.....! ديگه امتحان واسه چيه........! قابل لمسم ؛ خیالـــی نیستم ! مثل باران ، احتمالی نیستم رهـــسپارم پا به پای قافله پایـــبند این حوالی نیستم عشــق میـــورزم به تصویر خودم دشمن آشفته حالی نیستم قصــد دارم سنگـــها را بشکنم کوزه ام ... اما سفالی نیستم زود رنــــجم دوستان ، من لایق ِ دیدن گلدان خالی نیستم خانه ای از عشق دارم ... امن ِ امن آنـــچنان هم لا ابالـــی نیستم ! یــادم بماند که ... من تنها نیستم ! مــــا یک جمـــعیتیم که تنهاییـــم !! گاهی دلم میخواد, وقتی بغض میکنم, خدا از آسمان به زمین بیاد, اشک هامو پاک کنه, دستم را بگیره و بگه: اینجا آدما اذیتت میکنن؟!!! بــیـــا بــــــریــــــــم شدم مثل یه آدمی که دردو دلش رو تو یه جمعی گفته ، حضار بعد از کلی خنده گفتن خیلی خوب بود ، این یکی رو نشنیده بودیم ! ولی گاهـــــــی .. میان بودن و خواستن فاصله ایست وقت هایی هست که کسی را با تمام وجود می خواهی ... حتی به خاطرش نفس میکشی ... زندگی میکنی دنیا برایت زیبا می شوداما بودنت در کنارش جایز نیست و این خواستن همان آرزو و یا رویایی اشتباه استچون "او" مال تو نیست ای ابرها..........نبارید. من دریا را به پایش ریختم و برنگشت.... ایســــــتــــاده ام … بگـــذار ســـرنوشـــت راهـــش را بـــرود … ! مـــن ، همیــن جا ، کنار قـــول هـایت ، درســــت روبــروی دوســـت داشتـــنت و در عمــــق نبـــودنت ، محـــــکم ایــستاده ام !! قبول من باختم اما اونایی که بردن...... هنوز به باخت من نرسیدن!!! تنهایى چیزهاى زیادى به انسان مى آموزد اما تو نرو بگذار من نادان بمانم…!!! هـمـه گفـتـند : "او" کـه رفــت ، زنـدگی کــن ! ولـــی... کـسـی درک نـکـرد کــه "او" ... خـود زنــدگــی ام بــود.... ──██────(▒)(▒) ──██───(▒)(♥)(▒) ─▄██▄▄█─(▒)(▒) ─── ─── ▄███▄ ─── ──███─███─(▒)(▒) ─── ──▀██▄██▀(▒)(♥)(▒) ─── ────███───(▒)(▒) ─── ─────── ▀██─██▀ ─── ──────── ██─██─(▒)(▒) ─── ──────── ▀█▄█▀(▒)(♥)(▒) ─── ──────────▀───(▒)(▒) ─── ────────── -─██▀▀▀█ ─── ──(▒)(▒)──────██▄█──(▒)(▒) ─── ─(▒)(♥)(▒───-──██▀█─(▒)(♥)(▒) ─── ──(▒)(▒)──────██▄▄▄█(▒)(▒) (¸.•´¸.•*´¨) ¸.•´¸.•*´¨) (¸.•´¸.•*´¨) (¸.•´¸.•*´¨) ─── ────────-── -─██▀▀▀█ ─── ──(▒)(▒)──---─ ─██▄█──(▒)(▒) ─── ─(▒)(♥)(▒) ─-----─██▀█─(▒)(♥)(▒) ─── ──(▒)(▒)──────██▄▄▄█(▒)(▒) ─── ─────── ▀██─██▀ ─── ──────── ██─██─(▒)(▒) ─── ──────── ▀█▄█▀(▒)(♥)(▒) ─── ──────────▀───(▒)(▒) ─── ─── ▄███▄ ─── ──███─███─(▒)(▒) ─── ──▀██▄██▀(▒)(♥)(▒) ─── ────███───(▒)(▒) ─▀██▀ ──██────(▒)(▒) ──██───(▒)(♥)(▒) ─▄██▄▄█─(▒)(▒) _########______________________ ___####____________________________ ___####____..............................._______ ___####______________________________ ___####______________________________ ___####_____________________________ ___####_________________________________ ___####______###______###_______________ -########__#####___#####_____________ ___________#######__######______________ __________################______________ __________################______________ ___________###############______________ ____________#############_______________ _____________###########_____###___###__ ______________#########______###___###__ _____________ __#######_______###___###__ ________________#####________###___###__ __ ______________###_________###___###__ _________________#___________#######___ _____________________________#####__ ________56556789567893789378___ ________46387354561816181318___ ________56867893758765987689___ _______________575654&_________ _______________7634566_________ _______________5643565_________ _______________7645487_________ _______________4863133_________ _______________4689461_________ _______________8745879_________ ________56556789567893789378___ ________46387354561816181318___ ________56867893758765987689___ _______________________________ _______________________________ _______________________________ ___172254532_______________ _2125445335332588______________ 741353322222221388_____________ 4523322222222211246_____________ 03233222222222221111222223499____ 6412222222222222233555555532508___ 29122222222222222222333332332188__ _83122222222222222222222222217288_ _6911222222222222222222222221__485 __831122222222222222222222227__388 __58212222222222222222222211___088 ___80172222222222222222227____888_ ____867222222222222221______0888__ ____18512222222211_______488886___ _____887777__________68888887___ ______88________508888888______ _______85488888888885_________ ______________________________ ______________________________ ______________________________ ___56546_____________78768____ ___67887_____________67678____ ___68699_____________89899____ ___68787_____________74486____ ___46786_____________87766____ ___78641_____________87545____ ___54584_____________48672____ ____7978_____________4664_____ ____7899_____________7456_____ _____789_____________890______ ______90_____________78_______ _______90___________90________ ________907_______799_________ __________809___899___________ ____________89004_ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,• …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ….♥ …..♥ …♥ ..♥ ..♥ ….♥ …….♥ ………♥ ………..♥ …………..♥ …………….♥ ………………♥ ………………..♥ ………………….♥ ……………………♥ ………………………♥ ………………………..♥ ………………………….♥ ……………………………♥ ……………………………..♥ ……………………………….♥ …………………………………♥ …………………………………♥ ……………………………….♥ ……………………………..♥ ……………………………♥ …………………………♥ ……………………….♥ …………………….♥ ………………….♥ ………………♥ ………….♥ ………♥ ……♥ …..♥ ……♥………………….♥…♥ ……….♥………….♥…………♥ …………..♥…..♥………………♥ ……………….♥………………..♥ …………….♥……♥…………..♥ …………..♥………….♥….♥ ………….♥ ………..♥ ……….♥ ………♥ ………♥ ……….♥ …………..♥ ……………….♥ ……………………..♥ ………………………….♥ ……………………………♥ ……………………………♥ …………………………♥ …………………….♥ ………………♥ ………….♥ …….♥ …♥ .♥………………………..♥….♥ ♥……………………..♥………..♥ .♥………………….♥…………….♥ ..♥……………….♥………………♥ …♥………………………………♥ …..♥…………………………..♥ ……..♥…………………….♥ ………..♥……………….♥ …………..♥…………..♥ ………………♥…….♥ …………………♥ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,• …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•’ ….♥ …..♥ …♥ ..♥ ..♥ ….♥ …….♥ ………♥ ………..♥ …………..♥ …………….♥ ………………♥ ………………..♥ ………………….♥ ……………………♥ ………………………♥ ………………………..♥ ………………………….♥ ……………………………♥ ……………………………..♥ ……………………………….♥ …………………………………♥ …………………………………♥ ……………………………….♥ ……………………………..♥ ……………………………♥ …………………………♥ ……………………….♥ …………………….♥ ………………….♥ ………………♥ ………….♥ ………♥ ……♥ …..♥ ……♥………………….♥…♥ ……….♥………….♥…………♥ …………..♥…..♥………………♥ ……………….♥………………..♥ …………….♥……♥…………..♥ …………..♥………….♥….♥ ………….♥ ………..♥ ……….♥ ………♥ ………♥ ……….♥ …………..♥ ……………….♥ ……………………..♥ ………………………….♥ ……………………………♥ ……………………………♥ …………………………♥ …………………….♥ ………………♥ ………….♥ …….♥ …♥ .♥………………………..♥….♥ ♥……………………..♥………..♥ .♥………………….♥…………….♥ ..♥……………….♥………………♥ …♥………………………………♥ …..♥…………………………..♥ ……..♥…………………….♥ ………..♥……………….♥ …………..♥…………..♥ ………………♥…….♥ …………………♥ ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,• …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …..............…,•’``’•,•’``’•, ...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’ ..............……....`’•,,•’` …...…,•’``’•,•’``’•, …...…’•,`’•,*,•’`,•’ ...……....`’•,,•’` ,•’``’•,•’``’•, ’•,`’•,*,•’`,•’ .....`’•,,•

تعداد صفحات : 7

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    خوش اومدین

     ب وب من خوش اومدین ایشالا لحظات خوشی رو در وپ من بگذرونین لایک و نظر یادتون نره

    آمار سایت
  • کل مطالب : 70
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 31
  • بازدید سال : 92
  • بازدید کلی : 1,428
  • در باره من


    بغضی که مانده در دل من وا نمی‌شود

    حتی برای گریه مهیا نمی‌شود

    بعد از تو جز صراحت این درد آشنا

    چیزی نصیب این من تنها نمی‌شود

    آدم بهانه بود برای هبوط عشق

    اینجا کسی برا تو حوا نمی‌شود

    دارم به انتهای خودم می‌رسم ببین

    شوری شبیه باد تو برپا نمی‌شود

    از من مخواه تا غزلی دست و پا کنم

    احساس من درون غزل جا نمی‌شود

    این چیست که چون دلهره افتاده به جانم
    حال همه خوب است- من اما نگرانم

    در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر
    مثل خوره افتاده به جانم که بمانم

    چیزی که میان من و تو نیست غریبی ست
    صد بار تو را دیده ام ای غم به گمانم؟!

    انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت
    اینقدر که خالی شده بعد از تو جهانم

    از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟!
    بگذار به دنبال تو خود را بکشانم

    ای عشق...! مرا بیشتر از پیش بمیران
    آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم...


    شاید از اول نباید عاشق هم می شدیم

    این درست... اما جدایی اشتباهی دیگر است

    در شب تلخ جدایی عشق را نفرین مکن

    این قضاوت... انتقام از بی گناهی دیگر است

    قرارمان فصل انگور

      شراب که شدم بیا

    تو جام بیاور من جان

    جام را خالی از جان کن

                               هراسی نیست...

    فقط تو خوش باش

                                   همین مرا کافیست...

    دشت خشكيد و زمين سوخت و باران نگرفت

    زندگي بعد تو بر هيچ‌كس آسان نگرفت

    چشمم افتاد به چشم تو ولي خيره نماند

    شعله‌اي بود كه لرزيد، ولي جان نگرفت

    دل به هركس كه رسيديم سپرديم ولي

    قصه‌ي عاشقي ما سر و سامان نگرفت

    تاج سر دادمش و سيم و زر، اما از من

    عشق جز عمر گرانمايه به تاوان نگرفت

    مثل نوري كه به سوي ابديت جاريست

    قصه‌اي با تو شد آغاز كه پایان نگرفت ...

    مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده

    ولیکن با که گویم راز چون محرم نمی بینم


    قناعت میکنم با درد چون درمان نمی یابم

    تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمی بینم

    نم چشم آبروی من ببرد از بس که می گریم

    چرا گریم کز آن حاصل برون از نم نمی بینم

    دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی بینم

    دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم

    دمی با همدمی خرم ز جانم بر نمی آید

    دمم با جان برآید چون که یک همدم نمی بینم

    خوشا و خرما آن دل که هست از عشق بیگانه

    که من تا آشنا گشتم دل خرم نمی بینم

    کنون دم درکش ای سعدی ; که کار از دست بیرون شد

    به امید دمی با دوست ; وان دم هم نمیبینم